سایت جـامع آستـان وصـال شامل بـخش های شعر , روایت تـاریخی , آمـوزش مداحی , کتـاب , شعـر و مقـتل , آمـوزش قرآن شهید و شهادت , نرم افزارهای مذهبی , رسانه صوتی و تصویری , احادیث , منویـات بزرگان...

مدح و شهادت حضرت امام رضا علیه‌السلام

شاعر : قاسم قاسمی
نوع شعر : مرثیه
وزن شعر : مستفعلن مستفعلن مستفعلن فع
قالب شعر : غزل

فریاد غربت دارد و چشمش به در بود            در انــتــظــار دیـدن روی پــسـر بـود
آخـر مگـر زهـر
عـدو با او چه کـرده            یک دست بر پهلو و دستی بر کمر بود


او دست و پا می‌زد مـیان حجـرۀ خود            در غربت و از زهر كين خونین جگر بود
آخــر جـــوادش آمــد آن دم‌هـای آخــر            آنجا كـمك حـال پـسر هـم يك نفـر بود
جـان داد بابای غـریـبش کـنج حـجـره            دیگـر شـرار
زهـر بر جـانش اثـر بود
با دست خود غسل و کفن بنمود و با غم            گـریان به یاد مـادر و دیوار و در بود
شکر خـدا تـشیـیع شد
در روز روشـن            تشیـیع زهـرا مخـفـیـانه در سحـر بـود
در طوس کل شهر و یک تابوت بر دوش            تشیـیع مادر نیمه شب با هفت نفر بود
زن‌های
نیشابور و گل بر روی تابوت            اما کمک حال عـلی در شب قـمر بود

نقد و بررسی

بیت زیر سروده اصلی شاعر محترم است اما با توجه به وجود ضعف محتوایی و معنایی در مصرع دوم بیت؛ پیشنهاد می‌کنیم به منظور رفع ایراد موجود و همچنین انتقال بهتر معنای شعر بیت اصلاح شده که در متن شعر آمده را جایگزین بیت زیر کنید.



فریاد غربت دارد و چشمش به در بود            تـنـهـا امـیــدش دیـدن روی پـسـر بـود